5 سال زندگی در اسارت با گلوله‌ای عجیب در گردن/ لحظه آزادی نشستیم و خاک وطن را بوسیدیم

5-سال-زندگی-در-اسارت-با-گلوله‌ای-عجیب-در-گردن/-لحظه-آزادی-نشستیم-و-خاک-وطن-را-بوسیدیم

آزاده سرافراز عبدالمطلب رشیدی از لحظه آزادی می‌گوید: تا از اتوبوس پایین آمدیم، نشستیم و خاک وطن را بوسیدیم و پرچمی که دست بچه‌ها بود را نیز بوسه زدیم. بچه‌های سپاه را در آغوش گرفتیم و خدا را شکر کردیم.