جوانان ایرانی و مأموریت تاریخی در پرتو ۷ راهبرد کلیدی رهبر انقلاب

یک حقوقدان، به تحلیل راهبردهای هفتگانه رهبر انقلاب در چهلمین روز شهادت جمعی از فرماندهان و دانشمندان عزیز کشورمان پرداخت.
خبرگزاری مهر؛ یادداشت مهمان – محمدرضا فارسیان (حقوقدان و مدرس دانشگاه): بیان راهبردهای هفتگانه رهبر انقلاب به مناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از فرماندهان، دانشمندان و مردم غیور کشور عزیزمان را باید مکرر در محافل گوناگون بازخوانی کرد تا نسبت به وجوه مختلف آن التفات و هشیار باش لازم صورت پذیرد و نسبت به راهکارهای تحقق آن برنامهریزی و اقدام مقتضی انجام شود. یکی از اصلیترین محورهای تحقق این راهبردهای هفتگانه التفات و نظریهپردازی اجرایی حقوقی حول محور آن است تا از این طریق این راهبردها بهصورت جدیتر در نظام حقوقی ما بازتعریف شده و نسبت به آن جامۀ عمل پوشیده شود.
بیان این نکته خالی از لطف نیست که این راهبردهای هفتگانه پیشازاین نیز در قاموس نظام حقوقی ما و همچنین منظومه فکری رهبر انقلاب به طور مکرر مورد اشاره قرار گرفته است، اما انسجام آنها در قالب یک بیانیۀ اجتماعی توجه آحاد ملت و مسئولان را برای تحقق آنها چند برابر میکند. در حقیقت بیان این راهبردهای هفتگانه در روزهای پساجنگ، بیانگر نقاط ضعفی است که دشمن به آنها برای رویارویی با ملت ایران دل بسته است و اگر نسبت به آنها دقت و مراقبت لازم صورت نگیرد، دشمن خبیث با چهرهای درندهتر و چنگالی تیزتر مجدداً خیال خام تجاوز به سرش خواهد زد.
حفظ اتحاد ملی وظیفه یکایک ما است
اولین و کلیدیترین نکتهای که رهبر انقلاب در این بیانیۀ اجتماعی به آن اشاره میفرمایند بحث اتحاد ملی است و آن را یکی از تکالیف جدی ملت ایران قلمداد میکنند. ملت ایران ملتی است که از دل عدالتخواهی و مبارزه با ظلم و فساد برخاسته و خود را با هر کارشکنی داخلی و هر ستم خارجی استوار نگه داشته است. تکلیف اتحاد ملی مهمترین نقطه عزیمتی است که موازنه قدرت جمهوری اسلامی ایران را در برابر ابرقدرتهای پوشالی شرق و غرب در طول سالهای بعد از انقلاب بر هم زده است. مفهومی که از دو کلید واژه «اتحاد» و «ملی» برآمده و بهدفعات مختلف در فرمایشات امام راحل و رهبر انقلاب مورد اشاره جدی قرار گرفته است. این مفهوم نمایانگر اتحاد در افق ملیت با هر شأن و شئون و هر زبان و سلیقهای است. این مفهومِ شناخته شدۀ ملی در دعوای استعماری غربنشینان و غربزدگان داخلی همواره رمز اصلی شکست دشمن بوده است و رد پایی بس طولانی را در تاریخ فقه شیعه نیز به خود اختصاص داده است. مفهوم اتحاد ملی با عناوینی همچون «وحدت» در فقه تشیع همسو و همراه است. وحدتی که اگر از سوی شیوخ مقدسنمای حاشیهنشین خلیج جدی گرفته میشد، امروز شغالان زرد واشنگتننشین پارسکُنان بر در خانۀ مسلمانان پاسبانی میدادند.
بهدرستی امروزه کیان نظام اسلامی با خدشهدار نمودن وحدت ملی دچار آسیب خواهد شد و دشمنان ما نیز نسبت به آن آگاهی دارند و اگر نسبت به حفظ حدود آن کم مراقبتی شود اثرات جبرانناپذیری برای ملت ایران و در تاریخ این سرزمین برجای خواهد گذاشت.
از منظر حقوقی اتحاد ملی یکی از ارکان مهم «امنیت ملی» به شمار میرود که در صورت ورود آسیب به آن، هر آینه امنیت ملی نیز دچار خدشه و آسیب خواهد شد. نظام حقوق اساسی ما با فرض لزوم «همبستگی ملی» در قالب عناوین مختلفی به این موضوع پرداخته است. از جمله در اصل ۵۶ قانون اساسی با اذعان به حاکمیت انسان بر سرنوشت اجتماعی خویش، عموم ملت را از اقسام فرهنگها و سلایق و اعتقادات بر کشتی سرنوشت جمعی مینشاند. کشتی سرنوشت جمعی همۀ مسافران خود را با هر سبک و سلیقهای در یک مقصد پیاده خواهد کرد. مقصدی که عموم مسافران طالب رسیدن به آن باشند. فلذا اینکه گمان شود با پارهپاره کردن جامعه و کمرنگ نمودن مرزهای اتحاد ملی، منافع حزبی و جناحی عدهای تأمین میشود، خود خطایی بزرگ است. رسیدن به مقصد اتحاد ملی جز با التفات کامل به نظریۀ مردمسالاری دینی از سوی مسئولین میسر نیست. مردم باید بتوانند آزادانه آنچه را در چارچوب خواستههای مشروعشان قرار دارد، مطالبه و دنبال کنند. آزادی شغل، آزادی اجتماعی، آزادی تجمعات و آزادیهای مذهبی از این دسته است. رسیدن به این مقصود نیاز به مراقبت دارد؛ مراقبتی از سوی مردم و مسئولان. مسئولین با مراقبت در چپ و راست نخواندن جامعه و مردم با مراقبت در بیدین و با دین نخواندن یکدیگر و تمرکز بر اینکه مشکلات داخلی کشور ما با صبر و بردباری و ملاطفت باید در داخل حل شود، زمینه را برای استحکام اتحاد ملی فراهم میکنند.
*راهبرد اجرایی: کمیتهای متشکل از نمایندگان و وکلای مردم میتوانند ضمن احصاء دقیق مصادیق اتحاد ملی در دوران کنونی و تعقیب تحقق آنها، گزارشی از اجرای این راهبرد به طور مستمر در اختیار عموم مردم قرار دهند.
شتاب لازم در پیشرفت دانش و فناوری در همه بخشها وظیفه نخبگان علمی است
ایران در دهههای اخیر رشد علمی بسیار بالایی داشته و بر اساس گزارش نیوساینتیست در بازه ۳۰ سال گذشته این شتاب حدود ۱۱ برابر رشد علمی سایر کشورها و به عبارتی مقام نخست جهان بوده است. جمهوری اسلامی ایران از رتبه ۵۲ در سال ۱۹۸۰ به رتبه ۱۷ در سال ۲۰۲۴ در جایگاه علمی دنیا ارتقا یافته و تعداد مقالات نمایه شده نخبگان ما در پایگاههایی مانند Scopus و Web of Science به بیش از ۷۵۹ هزار مقاله افزایش یافته است. تمام این پیشرفتها باوجود تحریمها و محدودیتها، در حوزه فناوریهای پیشرفته مانند هوافضا، هستهای، فناوری اطلاعات و ارتباطات، و زیستفناوریها بوده که در نتیجۀ آن ارتقای تولید علموفناوری بومی را به همراه داشته است.
اما تأکید رهبر انقلاب در بیانیۀ هفتگانۀ اجتماعی از آن رو است که نهتنها این پیشرفت باید حفظ شود، بلکه نمودار آن باید به طور جدیتری صعودی شود. برابر هدفگذاری نقشه جامع علمی کشور، ایران تا سال ۲۰۲۵ یا ۱۴۰۴ شمسی میبایست جایگاه اول اقتصادی و تولید علم و فناوری در منطقه آسیای غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) را به خود اختصاص میداد. رقابت سنگین کشورهای منطقه و هدفگذاری آنها برای تبدیل شدن به هاب علم و فناوری و اقتصادی در سالهای نه چندان دور سختی این رقابت را برای ما بیشتر کرده است. اما آنچه اغلب کشورهای منطقۀ ما از آن محرومند و مزیت رقابتی ما در این رقابت محسوب میشود، نیروی انسانی نخبه و توانمندی است که توانایی صعود ما را در رقابت علم و فناوری بهطرز عجیبی افزایش خواهد داد.
*راهبرد اجرایی: کمیتهای متشکل از نخبگان و اساتید با حمایت معاون علمی و فناوری ریاستجمهوری تشکیل و ضمن تلاش برای ایجاد مهاجرت معکوس نخبگان به داخل کشور، بسترسازی برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی در بخشهای سرنوشتساز علموفناوری و تبدیل دانش به صنعت را بهطورجدی در دستور کار قرار دهد.
حفظ عزت و آبروی کشور و ملت، تکلیف بیاغماض گویندگان و قلمزنان است
یکی از پرکاربردترین کلیدواژهها در ادبیات حکمرانی مقام معظم رهبری که بیش از هزار مرتبه در دوران رهبری ایشان تکرار شده است، کلیدواژۀ «عزت» است. نقطۀ مقابل عزت، «ذلت» و در پارهای موارد نیز «وهن» است. فرض کنید کشور از جهت تلاش و نشاط تخصصی در بهترین حالت خود قرار داشته باشد و کارشناسان و نخبگان بدون هیچگونه دغدغهای به تولید علم و ثروت در کشور مشغول باشند، اما تریبونداران و گویندگان و قلمبهدستان و کسانی که صورتی از وضعیت حاکمیت در جامعه ترسیم میکنند، مدام آیۀ یأس بخوانند و به جامعه چنین القا کنند که «ما نمیتوانیم»! در آن صورت تکلیف آن همه تلاش و پشتکار نیروهای انسانی نخبه و ارزشمند چه خواهد شد؟ بیدرنگ پاسخ این است که در چنین وضعیتی جامعه بهرغم تلاشهای نیروهای خدوم خود، در یأس و ناباوری از خود فروخواهد رفت. حفظ عزت کشور، حکم حفظ عزت برای خانوادهای را دارد که فرزندان این خانواده چالشها و مسائل درون خانواده را باید با دلسوزی و همیاری یکدیگر در داخل خانه حل کنند. اگر مسائل و چالشهای درون خانواده به بیرون از خانه کشیده شود، حتماً چالشها به بحران و بحرانها به شکست منتهی خواهد شد.
در بیان این راهبرد تاریخی رهبر انقلاب تنها به جلوگیری از القای یأس و ناامیدی در جامعه بسنده نکرده و در مواجههای کاملاً ایجابی، حفظ عزت و آبروی کشور را از وظایف صاحبان قلم و بیان عنوان میکنند.
در مقام جمعبندی این راهبرد اشاره به یک نکته ضروری است که امروزه نوک پیکان مواجهه ما با غرب بر اساس الگوی دیپلماسی است. الگویی که رهبر انقلاب در دیدار مسئولان وزارت خارجه با ایشان در مورخ ۱۸/۰۴/۱۳۷۰ سه ضلع «عزت، حکمت و مصلحت» را برای آن ترسیم میکنند. هیچ صاحب تریبون و قلمی حق ندارد، تحلیل شخصی خود را بر مصالح دیپلماسی کشور که از این سه اصل پیروی میکند، ارجحیت داده و با طرح ادعاهای بیپایه موجبات تشویش اذهان و تزلزل خاطر عموم را فراهم کند.
*راهبرد اجرایی: در همین راستا پیشنهاد میشود، هیئتمنصفهای از اهالی رسانه مسئولیت مدیریت عزت در عرصه رسانه کشور را عهدهدار شده و برابر قوانین با خاطیان سلب عزت در عرصۀ عمومی برخورد نماید.
مجهز کردن روزافزون کشور با ابزارهای حراست از امنیت و استقلال ملی، وظیفه فرماندهان نظامی است
بیشک آنچه امروزه موجب دست برتر غرب در تجاوز به کشورها و مردم آزادیخواه جهان شده است، پیشرفتهای تکنولوژیک بوده است. غربیها پس از جنگ جهانی دوم با فهم این نکته که برای حفظ و بقا ناچارند ابزار و صنعت را در خدمت تجاوز و یاغیگریهای خود درآورند، دست به استثمار گروههای انسانی باهدف ترقی در تولید تجهیزات نظامی زدند. به همین منظور با بسط تمهیدات لازم، امکان مهاجرت نخبگان سایر کشورها را فراهم آوردند. با حضور نخبگان سایر بلاد، ابرپروژههای صنعتی که اغلب کاربردهای نظامی داشتند، در دستور کار قرار گرفتند و سرریز پروژههای نظامی در صنایع عمومی موجب رشد اقتصادی و سیطرۀ نظامی و اقتصادی غرب بر سایر کشورها شد. این روایت به طور خلاصه تمام آن چیزی است که غرب را به اینجا رسانده است.
اما روایت جمهوری اسلامی در این مواجهه روایتی پر فراز و نشیب است. از سویی با آغاز انقلاب اسلامی، بسیاری از همکاریها و ارتباطات که تا پیشازاین امکان توسعه صنایع مادر بهویژه در بخش نظامی را فراهم میآورد، مورد مضایقه قرار گرفت؛ همچنین امکان دستیابی به دانش بومی و تولید تکنولوژیهای داخلی نیز نیازمند صرف هزینه و تربیت نیروی انسانی بود که در زمان کوتاه امکانپذیر نبود. دشمن که این حقیقت را میدانست، با تجاوز به خاک ایران از یک سو و بسط کارشکنیهای داخلی همچون اخلال بنیصدر در ادارۀ امور کشور و فجایع سازمان منافقین و… سعی در از بین بردن شجرۀ انقلاب اسلامی نمود. مجموعۀ این اقدامات سبب شد که کشور آنگونه که باید در مدار پیشرفت و رشد صنعتی قرار نگیرد. البته ابتلاء به جنگ که از سویی نعمتی برای اتکای به توان داخلی بود، این حقیقت را متجلی کرد که با اعتماد به شرق و غرب نمیتوان به پیشواز آینده رفت، لذا با این نگرش از دل جهادهای خودکفایی و مجموعههای صنعتی متعلق به تفکر انقلابی، خرمشهرها و خیبرشکنها و پهپادها به وجود آمد، اما به دلیل انقطاع از مجموعههای صنعتی عمومی و دولتی و سنگاندازیهای نظام بروکراتیک غربی حاکم بر دولتها، این پیشرفتها صحنۀ عمومی جامعه را آن طور که باید درگیر نکرد، فلذا عموم مردم حس عقبماندگی و رکود صنعتی را کماکان احساس میکنند.
آنگونه که از تجربۀ عملی سایر کشورها نیز برمیآید، پیشرفتهای عمیق صنعتی در لایة نظامی زمانی به بار مینشیند که شما بتوانید بخش عمومی جامعه را نیز درگیر بهرهبرداری تجربیات صنعتی خود نمائید. بهعنوانمثال همین عرصۀ هوش مصنوعی که امروزه به عرصهای برای رفع نیازهای هزارانهزار پژوهشگر و انسان متخصص مورد استفاده است، قطعاً به عرصهای برای نفوذ و کشف اطلاعات بدل شده است؛ لذا یکی از راهبردهای اجرایی فرماندهان نظامی در توسعۀ صنایع نظامی باید عمومیسازی برخی از این منابع باشد. از طرفی بدون مشارکت متخصصان و صاحب نظرانی که رویههای قبلی را آسیبشناسی و بر اساس اقتضائات جدید بازتعریف نمایند، امکان تحقق کامل این راهبرد مهیا نخواهد بود.
*راهبرد اجرایی: فرماندهان نظامی ضمن آسیبشناسی، سیاستگذاری و اجرا در بخش توسعۀ صنایع نظامی، فرایندی را برای بهبود صنعت عمومی کشور با ادراک سیاستگذاری نظامی و اقتصادی آماده و دنبال نمایند. در این مسیر دو مؤلفه نقش پیشران خواهند داشت: اول: استفاده از نیروی انسانی جوان، باانگیزه و متعهد به کشور و دوم آسیبشناسی و تغییر سیاستها و مدلهای فرسودۀ پیشین و رویآوردن خلاقانه و شجاعانه به پیشرفتهای ابتکاری.
جدیت و پیگیری و بهنتیجهرساندن کارهای کشور وظیفه همه دستگاههای مسئول اجرایی است
کشور در زمان وقوع جنگ در حالتی قرار میگیرد که از آن به وضعیت اضطراری تعبیر میشود. از نظر حقوقی، وضعیت اضطراری به مفهومی مرتبط با «قوه قهریه» یا نیروی قهری (Force Majeure) اشاره دارد که عبارت است از رویدادهای بیرونی، غیرقابلپیشبینی و غیرقابلاجتناب که مسئولیت کشور را کاهش یا موقتاً متوقف میکند. این مفهوم در بسیاری از نظامهای حقوقی از جمله نظام حقوقی ایران پذیرفته شده است. در همین راستا اصل ۷۹ قانون اساسی از مهمترین اصولی است که به وضعیت اضطراری اشاره داشته و مقرر میدارد در شرایط اضطراری (مانند جنگ، کودتا یا بحرانهای شدید)، دولت میتواند با تصویب مجلس شورای اسلامی، اختیارات ویژه کسب کند. البته این اختیارات باید موقت و محدود به مدت مشخص باشد.
تعیین راهبرد «جدیت و پیگیری و بهنتیجهرساندن کارهای کشور» بهنوعی تغییر در دکترین وضعیت اضطرار محسوب میشود. بر اساس مدل ترسیمی در این راهبرد که خلاف رویۀ نظام حقوقی، به تعطیلی کشاندن غالب امور اجرایی بیان شده است، در وضعیت اضطراری بههیچعنوان نباید اجازه داد تا امور اجرایی کشور تعطیل شود. در حقیقت این راهبرد بیانگر این حقیقت است که ممکن است کشور تا سالها در مسیر مبارزه با نظام سلطه و برچیدن استعمار صهیونیستی- آمریکایی در وضعیت اضطرار (اعم از اضطرار شدید و ضعیف) باقی بماند و در طول این مدت پیگیری امور اجرایی کشور بههیچعنوان نباید از دستور کار مسئولان اجرایی خارج شود و یا به بهانۀ وضعیت اضطرار، تعطیلی در امور اجرایی کشور اتفاق بیفتد. در حقیقت وضعیت اضطرار باید با تمهید ایجاد شرایط پایدار برای زندگی عادی مردم دنبال شود.
از جمله اصول دیگر قانون اساسی که منعکسکننده وضعیت اضطرار در نظام حقوقی ما است اصل ۱۱۰ میباشد. این اصل در تبیین وظایف رهبری مقرر میکن، در شرایط خاص، رهبر میتواند از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام، اقدامات لازم را برای مقابله با بحرانها به عمل آورد.
ناگفته نماند که ابهاماتی نیز بر تئوری وضعیت اضطرار در نظام حقوقی ما وارد است که ورود جدی بحثهای عمیق حقوقی را برای تبیین آن ضروری میکند؛ از آن جمله لزوم شفافیت بیشتر در تعریف دقیق «وضعیت اضطراری» و راهکارهای جلوگیری از نقض احتمالی حقوق شهروندی از مهمترین مسائلی است که باید حول محور آن گفتگوهای عمیقی شکل بگیرد.
*راهبرد اجرایی: رئیسجمهور بهعنوان رئیس قوۀ مجریه، موظف است ضمن پیگیریعدم تعطیلی امور اجرایی کشور از طریق سازوکارهای موجود و پرهیز از ساختار افزایی، نسبت به پاسداشت حقوق شهروندی تمام اقشار مردم مراقبت نموده و کمیته وضعیت اضطرار کشور را با حضور تنی چند از معاونین و وزرای مرتبط تشکیل دهد.
هدایت معنوی و نورانی کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی وظیفه حضرات روحانی است
راهبرد ششمی که رهبر انقلاب بیان میفرمایند و سزاوار است اعاظم و بزرگان حوزه نسبت به امتداد آن برنامه راهبردی داشته باشند و با زبان عمل پاسخ مناسبی به آن بدهند، توجه به مسائل معنوی جامعه است. جامعه همچون طفلی است که علاوه بر مراقبت جسمی و بدنی نیاز به ملاطفت روحی نیز دارد. مردم با مسائل مختلفی سروکار دارند که بخش مهمی از آنها ناشی از عدم مراقبتهای روحی و روانی لازم است، بهعنوانمثال بیش از تنگناهای اقتصادی، احساسعدم دستیابی به عدالت و گسترش احساس فقر در جامعه توسط رسانهها جلوهنمایی میکند. این رکود معنوی و احساس ناخوشایند با تقویت حالات ایمانی، توجه به نعمتهای خداوند و تقویت قدرت شکر در جامعه به حالت تعادل میرسد و از حدود افراطی خود خارج میشود. چه کسی عهدهدار هدایت جامعه به مقوله «شُکر» است؟ حضرات روحانی. روحانیت بیش از آنکه در پستوها و حجرهها به دنبال رفع نیاز دین بگردد، باید در متن جامعه خود را با رخدادهای جمعی و نیازها و عطش مردم به ملاطفت روحی همراه نماید. اگر مردم روحانیت را همراه و دلسوز خود ببینند، بیدرنگ بر اعتماد آنان به نهاد تبلیغ و ترویج دین افزوده خواهد شد و ثمرات شگرفی در جامعه بر جای خواهد گذاشت. روحانیت هنوز جایگاه خود را در میان تودههای مردم نشناخته و باور ندارد میتواند عنان هدایت روحی جامعه را در دست بگیرد. روحانیت باید مشکلات درونی خود را کنار بگذارد و هدف را حفظ نهاد دین در جامعه و رسوخ ایمان و معنویت در قلبهای جوانان قرار دهد. روحانیت باید از انزوای تاریخی خود که پس از انقلاب آن را در راهیابی با ساختارها دنبال نمود، خارج شده و با تمسک به اعتمادسازی عمومی جایگاه جلوس خود را قلب مشتاقانی قرار دهد که از فرط تشنگی حقیقت به دام ابلیسان زمان گرفتار شدهاند.
*راهکار اجرایی: نهاد حوزه علمیه باید با بسیج عمومی طلاب مؤثر و افزودن آموزشهای ضروری به آنان در خصوص نحوۀ ارتباط با مردم، بهویژه جوانان، نهضت خانهبهخانه و فرد به فرد تبلیغ دین را راه بیندازد و پیش از هر گونه واگرایی جمعی نسبت به افزایش ظرفیت معنوی جامعه اقدام نماید. تقویت پایگاههای پرشکوه مردمی حول محور عالمان متخلق که در دهههای گذشته ثمرات گرانبهایی داشت نیز محل انتظار است.
حفظ شور و شوق و شعور انقلابی وظیفه یکایک ما و بهویژه جوانان است
انقلاب برای ماندگاری نیاز به دو اصل دارد؛ یکی شور و دیگری هم شعور. شعور مقدمه شور است و شور لازمۀ تحقق شعور؛ جامعه ایران جامعه انقلابیها است؛ زیرا همه خواهان تحول و پیشرفتند. جامعه ایران جامعه ناراضیها است، اما نه به معنای بد آن، بلکه جامعه کسانی است که هیچگاه به وضع موجود خود راضی نمیشوند و خواهان پیشرفت بیشتر هستند. این جامعه حتی اگر در قله علم و اقتصاد دنیا هم قرار بگیرد، باز با تعیین اهدافی سعی میکند چنان در افق قرار بگیرد که آرزوی سایر ممالک در دستیابی به چنان دستاوردهایی باشد. اینها شعار نیست، روحیۀ ملت ایران در طول تاریخ است. تاریخی که پیش از ظهور اسلام و پس از ورود اسلام این حقیقت را بهوضوح نمایان میکند.
پیشرفتهای ایرانیان در طول سدههای سوم تا پنجم هجری و ظهور دانشمندانی همچون ابن سینا با کتاب «قانون در طب» و پایهگذاری پزشکی نوین و همچنین زکریای رازی و کشف الکل و تشخیص سرخک از آبله و تأسیس بیمارستانهای پیشرفته همچون جندیشاپور گواهی بر پیشرفتخواهی مدام ایرانیان در طول تاریخ بوده است. همچنین توسعه زیرساختهای شهری در دوران صفویه و احداث شبکههای آبرسانی گسترده و توسعه قناتها و همچنین پیشرفتهای چشمگیر شهرسازی مبتنی بر الگوهای ایرانیاسلامی از دیگر شواهد تاریخی تمایل ایرانیان به پیشرفت است که با افتخار میتوان از آنها نام برد. همچنین انقلاب مشروطه در ۱۲۸۵ هجری شمسی و انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ نمایانگر تداوم روحیۀ اعتراضی ایرانیان است که ثمرۀ آن ورود نگاههای جدید در توسعه حکمرانی در ایران بوده است.
مطالعه تاریخ و اندیشههای انقلابی، آموزش مهارتهای مدنی و سیاسی و شبکهسازی مبتنی بر پیشرفتافزایی از جمله اصول کلانی است که برای تحقق این راهبرد باید مد نظر قرار گیرد. بر اساس الگوهای دانشی و مدیریتی موجود، شعار محوری برای تحقق این راهبرد میتواند این الگو قرار گیرد: «بیاموزیم، سازماندهی کنیم، عملگرا باشیم».
*راهبرد اجرایی: کمیتهای مستقل از نهادهای دولتی و متشکل از جوانان متعهد به ایران و نظام اسلامی، اقدام به جذب شبکهای و محفلی جوانان نماید و برای پایداری این اجتماعات حل مسائل بومی هر منطقه را با تشکیل کارگروههای تخصصی از دل این شبکههای فعال به آنان بسپارد. ضمانت اجرای این پیشنهادها بر عمق راهبردی نفوذ و عقبهسازی نظام در نسلهای آتی خواهد افزود.
کد خبر 6565875
-
خودکفایی و حفظ اتحاد ملی؛ نقشه راهی مطمئن برای پیشرفت کشور
-
پیام رهبری نقشه راه عبور از چالشها و تقویت ایران اسلامی است
-
۷ نقشه راه رهبری برای ایران قوی؛ نخبگان خراسان شمالی پای کارند
-
قتل جوان ۱۹ ساله در سمنان؛ متهم بلافاصله دستگیر شد
-
پاک نژاد: واردات «بنزین ویژه» هیچ تأثیری در سهمیهها نخواهد داشت
-
دبیرکل شبکه دانشگاههای مجازی جهان اسلام (سینوو) منصوب شد
-
مسافران جهانی تکواندو معرفی می شوند
-
پوستر «مِفیستوفِلِس» منتشر شد؛ حضور ۵۲ بازیگر در کنار اسماعیلکاشی
-
اعتراض لبنانیها به مداخلات عربستان در این کشور
-
ساخت مرکز تشخیص و درمان سرطان در شاهرود؛ خدمات درمانی توسعه مییابد
-
«استاد لولو» به بوتیک هنر ایران میآید
-
آخرین وضعیت جسمانی اسطوره کشتی ایران
-
کتابخانههای آذربایجان شرقی به پاتوقهای پویای فرهنگی تبدیل شده اند
-
حکم قصاص عامل دوم جنایت بیرم فارس اجرا شد
-
جدول زمانی قطع برق استان کرمانشاه در روز چهارشنبه ۲۹ مرداد منتشر شد
-
بینظمی در خاموشی های کرمانشاه؛ دستور استاندار در حد وعده باقی ماند
-
هشدار تداوم شدت هوای گرم؛ افزایش دمای هوا تا ۸ درجه در اکثر نقاط
-
«کاتز»: رویارویی با ایران هزینه زیادی دارد
-
۱۰۲ ماینر غیرمجاز؛ تهدیدی بزرگ برای تامین برق پایدار در کهریزک
-
تصویری از شهید انفجار مهمات باقیمانده از جنگ ۱۲ روزه در بیرانشهر
-
واکنش فرانسه به اتهامزنی نتانیاهو علیه ماکرون
-
گردوی قاچاق به بازار نرسید
-
عصبانیت شدید نتانیاهو از نخستوزیر استرالیا
-
روزنامههای ورزشی چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
-
روزنامههای اقتصادی چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
-
روزنامههای صبح چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
-
روزنامههای ورزشی سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴
-
روزنامههای اقتصادی سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴
Leave a Reply